سلام علیکم
جناب دکتر وقت کم است و سخن زیاد لذا بدون مقدمه سخن را آغاز میکنم.
البته از شما بعید نبود که جواب محبت آمیز و دلسوزانه استاد خود را چنین جواب دهید و ایشان را از عُمال دولت احمدی نژاد قرار دهید و بعدش هم تاکید کنید که مطلبتان واضح و روشن شود
« شک ندارم که وظیفه روحانی و غیرت ایمانی و عرق مسلمانی و «دولت احمدی و معجزه سبحانی» شما را به نوشتن آن نامه برانگیخته است».
دیگر صحبت از این حرفها گذشته .
1. جناب دکتر اولا بیایید منظورتان را از «کلام» مشخص کنید اگرمنظورتان از کلام همان سخنانی است که زده می شود که این واضح و روشن است که قران از کلام پیامبر بوده و توسط ایشان برای اولین برای برای مردم قرائت میشده توجه کنید گفتم کلام نه الفاظ!
اکثر فیلسوفان و عارفان بر این عقیده اند که قران حتی الفاظش هم از خدا است و اگر چنین نبود اجازه کتابت آن کاتب وحی که در زمان حضرت رسول گاهی الفاظ قرآن عوض می کرد از جانب آن حضرت گرفته نمیشد.
آیا آیات تحدی قرآن « مبارزه طلبی قرآن »یادتان هست؟
شاید یادتان رفته باشد بگذارید اشاره بکنم به اینکه تحدی از دلایل اعجاز قرآن است و تا به حال هم کسی پیدا نشده که بتواند حتی سوره ای مانند قرآن بیاورد و یا شاید آورده وبه علت دوری راه وفاصله ها به دست ما نرسیده و ما مطلع نشدیم؟
آیاتی که خداوند در آن انسان ها را به مبارزه طلبی فرا میخواند آیا منظور خداوند از آوردن یک سوره فقط وفقط محتوای آن بوده و نه الفاظ?!
1. «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» یونس، آیهی 38.
«آیا میگویند: «او به دروغ این قرآن را به خدا نسبت داده و ساختگی است؟» بگو: «اگرراست میگویید، شما هم ده سورهی ساختگی همانند این قرآن را بیاورید؛ و تمام کسانی را که میتوانید، ـ غیر از خدا ـ برای این کار دعوت کنید!».
2. «أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا یُؤْمِنُونَ فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کانُوا صادِقِینَ»[طور ایه 33].
«یا میگویند: قرآن را به خدا افترا بسته؟ ولی آنان ایمان ندارند، اگر راست میگویند سخنی همانند آن بیاورند.»
3. «وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ»[طور ایه 23]
«و اگر درباره آن چه بر بنده خود (پیامبر) نازل کردهایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید، و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ فرا خوانید اگر راست میگویید. پس اگر چنین نکردید ـ که نخواهید کرد ـ از آتشی بترسید که هیزم آن، (بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها (بتها) است، و برای کافران آماده شده است!».
جالب است که در تمام این ایات خداوند فقط منظورش محتوا بوده و نه کلام و الفاظ و چنینش کلمات.
البته به نظر شما که قران را محصول پیامبر میدانید و خطا را در قرآن جایز مشکلی نیست این آیات شاید جزء خطاهای قرآن باشد.
2.شما شعر را هنر مرموز و وحی را هم یک نوع شعر میدانید نتیجه اش جالب می شود پیامبر یک هنرمند مرموز...!
جناب دکتر سروش از سقراط وافلاطون و ارسطو گرفته تا دکارت و کانت ... اکثرا به مابعد الطبیعه و متافیزیک معتقد بودند و همه سعی و تلاشاشان برقراری ارتباط متافیزیک و دنیای تجربی بوده و اسلام این مسئله را با وحی حل کرده و بعد شما به راحتی وحی را با شعر که توهمات و تخیلات انسانی است برابر می دانید.
جناب دکتر شعر را هر چه بخوانی جنبه انسانی و بشری دارد اما وحی جنبه انسانی و بشری ندارد که هم فرستاده اش خداوند است و همه گیرنده خدایی است .
و فکر می کنم همین اندازه کافی باشد برای اندکی تفکر در حرفهایتان.
برای من جای بس تاسف و تعجب است سکوت وبلاگ نویسان ارزشی و اسلامی که حتی به بیان این مسئله و طرح آن نمی پردازند.
اینجا نه جای بازی وبلاگی هست و نه جای دعوت و خواهش برای نوشتن، آنقدر مسئله بزرگ است که برای هر وبلاگ نویس مسلمان انگیزهای برای نوشتن ایجاد کند.
شاید بگویید در تخصص ما نیست و ما نمی دانیم و از این حرف ها !
قرار نیست که کسی حرف خاصی بزند یا بنویسد فقط شاید بیان سخنان آیت الله سبحانی و دکتر سروش و مقایسه حرفهایشان کاری بزرگ و ستودنی باشد...