امروز به طور کاملا اتفاقی و غیر برنامه ریزی شده به سینما رفتم.فیلم مادر جان سلام که معروفترین بازیگرش فتحعلی اویسی بود.
فیلمی که به مشکلات ازدواج پرداخته بود البته از نظر زنان، یعنی فیلم، فقط حیطه زنان و دختران بود.
این همه از جمله آن فیلمهایی که ریتم مشکلات فرهنگی را بیان میکند و بطور خیلی ساده و غیر اصولی و غیر عاقلانه و به عبارت دیگر تخیلی سعی در بر طرف کردن مشکلان و نادیده گرفتن مشکلات دارد.
تا به کی باید شاهد فیلمهایی این چنینی باشیم فیلمهایی که مشکلات را فقط نشان میدهند و اصلا به فکر را حل نیستند، مشکلاتی که همه و همه از آن رنج میبرند و میدانند که وجود دارد اما راه مناسبی برای برطرف کردن این مشکلات را پیدا نمیکنند.
تا به کی باید فیلمهای ما باید غیر فلسفی و اصولیک باشد تا به کی باید ما شاهد فیلمهایی فقط با آرم تجاری باشیم.
فیلمهای که یک بنیه فکری در آن نیست، فیلمهایی که اگر از کارگردان یا نویسنده آن سوال شود هدف و انگیزه شما از این فیلم چه بوده قطعا جوابی جز بیان مشکلات مردم نخواهد داشت، آخر این هم شد حرف، بیان مشکلاتی که خود مردم هر روز با آن دست و پنجه نرم میکنند هم شد هدف شد کار؟
مشکل از کجاست ؟
در حالی که فیلم سازنده ترین وسیله برای ساختن تفکر انسانها در دوره پست مدرن معرفی میشود اما ما هنوز از این موهبت فقط برای تخریت و از بین بردن خیلی از چیزها استفاده میکنیم یا استفاده نادرست میکنیم...
فیلمهایی کاملا زرد با آرم تجاری که بعضا غیر قابل تحمل هم هستند.
به امید روزهایی بهتر .....