وقتی یک جا 9 سال درس خوندی.
وقتی دانشگاه قبول شدی.
وقتی برای ثبت نام احتیاج به یک نامه داری.
وقتی به خاطر یه واحد که یا ندادی یا از قلم افتاده بهت نامه نمیدن.
وقتی حاضری هر تعهدی بدی اما بازم افاقه نمیکنه.
وقتی کسی که باید پاسخگو باشه، جواب سوالات رو نمیده.
وقتی کلا دیگه بی خیال دانشگاه میشی.
من هیچ وقت نمیگم مشکل از کس دیگه یا جای دیگه است.
مشکل فقط منم من.
درسته که حوزه برنامه درست و حسابی نداره.
درسته که پشت بعضی کارهای حوزه شاید تفکری نباشه و همش تعصب باشه.
درسته که اونجا چیزی به نام اکرام ارباب رجوع، معنایی نداره
درسته که وقتی میری اونجا بعضیها که وظیفهشون جواب دادنه جواب نمیدن حتی زمانی که بهشون التماس کنی و خواهش کنی.
اما بازم هیچ کس و هیچ کی مقصر نیست فقط خودم مقصرم، خودم.
وفقط من هستم که اشتباه میکنم من!«زیاد جدی نگیر»
همیشه باید آدم اشتباه خودش رو قبول کنه. این طوری یه گام به جلو میره.
اگه تصادف میکنم.اگه از پلههای دفتر سر میخورم و دستم ... میشه و اگه ...
تو همه این موارد خودم مقصرم!خودم.
نه خدا. نه قسمت نه تقدیر و نه هیچ چیز دیگه مقصر نیست.
چون اگه موقع رانندگی حواسم بود .اگه موقع پایین رفتن حواسم بود و اگه.....حواسم بود این اتفاقات نمیافتاد.
و از همه مهمتر خود خدا گفته ..-إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ ...خدا هیچ چیزی رو تغییر نمیده مگه اون چیزی که خود ما انسان ها تغییرش میدیم
اگه نرفتم مشهد. اگه جور نشد برم مشهد.نمیگم امام رضا نمیطلبه. اتفاقا خوبم میطلبه نه اینکه فکر کنی آدم خوبی هستم،نه.اتفاقا از اون بدام که امام رضا منو طلبیده که شاید افاقهای بشه به حال من. اما من خودم اجابت نکردم.من خودم نرفتم. من خودم نخواستم و....
و در کل چه خوبه انسان اشتباهاتشو قبول کنه ...البته بعدشم سعی کنه درس بگیره...
و وقتی سرت درد میکنه واهل قرص هم نیستی و خوابتم نمی بره. پا می شی پشت سیستم میشینی و یه پست می نویسی و حالت خوب میشه بعد راحت می خوابی.
البته امکان داره من خیلی اشتباه بکنم خیلی.....................خیلی.......شاید کلا دارم اشتباه میکنم....