بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز می کنیم به نام او که سر منشاء هستی است و همه چیز درحیطه قدرت اوست
اینم برای اولین پست
الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان زلف بگشاید زتاب جَعد مشکینش ،چه خون افتاد در دل ها
مرا در منزل جانان چه امن ِ عیش چون هردم جرس فریاد بر می دارد که بربند محمل ها
به می،سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی خبر نَبوَد زِراه رَسم منزل ها
شب تاریک وبیمِ موج وگرادبی چنین هایل کجا دانند حالِ ما سبکبارنِ ساحل ها
همه کارم ز ِخود کامی به بدنامی کشید آخِر نهان کِی ماند آن رازی کَزان سازند محفل ها
حضوری گر همی خواهی مشو غائب ازو حافظ
مَتی ما تَلقَ مَن تهوَی دَعِ الدنیا وَ اَهمِلها