آقایان یا خانمهای محترم انقدر دست به دامان گوگل ارث یا دست به دامان محاسبههای تخیلی نشوید لازم است کمی آن نقاب توهم سبز خود را کنار بزنید تا این حضور مردم را ببینید مردم با شما کاری ندارند با آن تفکر شما کار دارند با آن تفکری که در آن جایی از اسلام و حکومت اسلامی نیست. تفکری که در آن جایی از حقوق مردم و مستضعفان نیست.
از زمانی که شما خط خود را از اسلام جدا کردید مردمی هم که با شما بودند خود را از شما جدا کردند، هر چقدر هم معتقد باشید که صدا سیما مردم را به خیابانها آوردهاند هر چند بگویید با آن مغز تو خالیتان که اینها برای ساندیس آمده اند «حالم به هم میخورد از این بی مغزان که حضور مردم را با یک ساندیس 150 تومنی میخواهند نبینند آخر مگر کسی فکر و عقیدهاش را به یک ساندیس میفروشد. البته از شما بعید نیست. ما برای فکر و عقیدهمان جان هم میدهیم این را در جنگ ثابت کردیم» هر فردی که در راهپیمایی میآید یک فکر و یک اندیشه است که بر اساس آن فکر و اندیشه آمده. آخر آدمهای پر مدعا که ادعایتان برای حقوق مردم و هزار چیز دیگر گوش فلک را کر کرده تا کی میخواهید به این اندیشهها احترام نگذرید. تا کی میخواهید شعار دموکراتیک و هزارن کوفت و زهر مار دیگر را بدهید و به هیچ کدام پایبند نباشید.
من نمیدانم وقتی تا این سطح به گفتههای خودتان و به شعارهای خودتان عمل نمیکنید چگونه میخواهید به شعارهای دیگر زمانی که قدرتی دست شما باشد عمل کنید. تمام این شعار ها، تمام الله اکبر گفتنها و حتی حمایت و سنگ مراجعی چون آیت الله منتظری و صانعی را به سینه زدن فقط و فقط برای نشان داده چهرهای غیر بقیه است. شماهایی که تا دیروز اسمی از اقای منتظری نشنیده بودید چه شد که یکدفعه هوا خواه او شدید و خلاصه هزار عملکرد دیگر که نشان میدهد مشکل اصلی شما چیز دیگر است.