سلام
بله
يه مشت آدم بيكار اللاف!
بيكار نباشيم از بيكاري چه كار كنيم؟!
سلام و عرض ادب
و تبريك به مناسبت ولادت آقا امام رضا (ع) و برادرشون حضرت احمد بن موسي شاهچراغ (ع)
به ياد يك خاطره از دوران جوونيم افتادم.
عجيب با متون جبران خليل جبران انس گرفته بودم. قطعات ادبيش عجيب مفتونم مي كرد. شايد با هر انسان با احساس ديگري هم همين كار رو مي كرد. اما...
اما سر يكي از كلاسها موضوع تحقيق من شد جبران خليل جبران!
ما بايد علاوه بر زندگينامه و آثار ايشون حب و بغض هاي صاحبنظران رو هم درباره اين اشخاص مي نوشتيم.
باور نمي كنيد بعد از اينكه چند تا كتاب درباره شخصيت جبران خودند ديگه حالم ازش بهم ميخورد.
با اكراه تحقيق رو انجام دادم. با استادمون صحبت كردم.
ايشون مثال صادق هدايت رو برام آورد. كه اگه تو شخصيتش بري نكته مثبتي نمي بيني اما نميشه از بعضي شاهكارها و تواناييهاش گذشت.
منم به روزم با:
لباس عروسي
زيبا مي نويسيد& خسته نباشيد
التماس دعا
اولا سلام
ثانيا چند سال پيش توي روزنامه خونده بودم كه يكي از اساتيد دانشگاه به دانشجويانش گفته بود كه فلان كتاب هدايت را نخوانيد چون آخر و عاقبتش خود كشي است.
ثاثلا من هم خواندم ولي اتفاق خاصي نيافتاد. فقط يه هفته گيج و منگ و عالم هپروت. چيز خاصي هم نداشت...
رابعا اين درست كه هر كتابي ارزش يك بار خواندن را دارد ولي قرار نيست كه ما مشكلات روحي و رواني يه آقا و يا خانم را شاهكار ادبي بدانيم!!!
خامسا هر وقت خواندنت تمام شد و خودكشي فرموديد! سلام ما را به آقاي هدايت هم برسانيد
من اين كتاب رو نخوندم ولي تعريفش رو زياد شنيدم
ولي مطمئنم كه اگه نويسنده مي خواست اوج بدبختي يه زن رو به تصوير بكشه داستان دو برابر اين تلخ مي شد
يا حق
چرا الان اخيرا دنبال اين رمانها ميريد ؟نخونيد خب .اينكه داره اوج غم يه مرد رو به تصوير ميكشه ،كجاش زيباست ؟
حالا درسته خودكشي تو توانمون نيست ولي از اثرات وضعي خوندن اين كتب نميشه گذشت .
نخونيد برا بار دوم .
سلام:
دبيرستاني بودم كه يه روز ناظممون اين كتاب رو دستم ديد اول اساسي باهام دعوا كرد كه اين چيزا چيه و ازم گرفت. بعدشم دلش برام سوخت. نميدونم شايدم دلش برا خودش سوخت. ترسيد خودكشي كنم بندازم گردنش. خلاصه يه ساعت بعدش باهام حرف ميزد كه نكنه تحت تاثير اين كتابا برم خودكشي كنم. خلاصه تا ازم قول نگرفت كه يه وقت خودكشي نميكنم ولم نكرد.( چه استفاده بي رويه اي از كلمه خودكشي)
نميدونم منم گاهي بعضي كتابارو برا ادبيات و نوع نگارشش ميخونم از اونجمله همين كتاب.
حالا خودكشي كه نميكنين؟؟
ميبينم كه زمزمه چرنديات اقا صادق تا اينجا هم آمده
مهدي جان يه سري به بلاگ من موضوع از صادق بزن قكر كنم بعضي جملاتمون دقيقا مثل هم باشد.
به هر حال متاسفم براش
خيلي مخلصيم
همين مال هيچكس نيست!
سلام آقا مهدي !
خوبي!؟
داري بوف كرو و مي خوني... حس بدي بعدش بهت دست ميده و... خلاصه حال گيريه!
در مورد اردو خب چرا بهت بر مي خوره..تيكه كجا بود اخوي...!ما ؟؟؟به شما ؟؟؟؟