سلام

اولا آقا بهزاد( سنگ تموم ميزاشته) اشتباس...سنگ تموم ميذاشته!

دوما :اين دوما يه كم طولانيه

من اولين باري كه اين آيه رو شنيدم تو تفسيرش گفتن كه منظور از ستون همون نيروي جاذبه است كه خودتونم بهش اشاره كردين

حالا اگه يه كم به قوانين فيزيك توجه كنيم يادمون مياد كه تو همون كتاب فيزيك سوم دبيرستان قانون جاذبه نيوتن رو خونديم كه همه حرفش اين بود:اجسام در هر فاصله اي كه باشن به هم نيرو وارد ميكنن

اين نيرويي كه زمين به ما وارد ميكنه ميشه جاذبه

البته اين زمين،فقط به ما كه نيرو وارد نميكنه...به همه ي ستاره ها و سيارات ديگه هم ، تو هر فاصله اي كه باشن نيرو وارد ميكنه. و برايند اين نيروهاي وارده كه همه اجسام سماوي به همديگه وارد ميكنن عالم رو به اين حالت نگه داشته درست مثل ستوني كه يه سقفو نگه داشته

يعني اگه يه كم اين نيرو كم و زياد ميشد كل عالم امكان به هم ميريخت..درست مثل وقتي كه ستون بلرزه يا بيفته!

پس علت تشبيه نيروي جاذبه به ستون رو تو همين اثر نيروي جاذبه ميتونين پيدا كنين. نميخواد بگردين ببينين كه حالا اين ستون سر و تهش كجاست؟

شما نميخواد ستونو ببرين تو آسمون تجسم كنين. اولين مفهومي كه از ستون مياد تو ذهن هر بشري(چه انسانهاي زمان ما چه اعراب جاهليت!) همين خاصيت ثبات بخشيه.يعني همون طور كه ستون ميتونه سقفو نگه داره...جاذبه هم آسمونو نگه داشته

...به شرح و تفسير بيشتر هم فكر نكنم نياز باشه.

سوما : التماس دعا...بيوشيمي نيفتم!