تا آنجا که یادم میآید همیشه به ما میگفتند از بزرگتر ها یاد بگیرید.
ببینید بزرگترها چه میکنند.چشمتان دنبال آنها باشد اگر میخواهید موفق شوید.
البته هنوز هم میگویند...
درک کردن بزرگترها در بعضی حرکات و مواقع سخت است باید جای خودشان باشی تا بفهمی چه کشیدهاند و چه شده است و چه میخواهد بشود.
دلهرهای بزرگتر ها به اندازه خودشان بزرگ است، ترس بزرگترها به اندازه خودشان بزرگاست، غیرت بزرگترها هم به اندازه خودشان بزرگ است.
اما اگر جایی یک بزرگ خود را به پایین انداخت و خود را جای کوچکترها گذاشت و مانند کوچکترها عمل کرد آن موقع چه؟
آن موقع کوچکترها چه کار میکنند؟
اگر بزرگتری به اندازه بزرگیش که غیرت دارد نداشت، کوچکترها...؟
اگر بزرگتری که ترس و دلهرهاش بزرگتر است ترس و دلهره نداشت، کوچکترها چطور...؟
دنیای بزرگترها عجیب است و سخت چون همهاش تفکر است و تجربه اما برعکس دنیای کوچکترها ساده و کوچک است چون عقل و تجربه در آن نیست.
اگر بزرگی عصبانی شود میداند که باید عصبانیت خود را فروکش کند اما اگر کوچکی عصبانی شود معلوم نیست چه میشود...!
از بزرگی دیوانه شود رام کردنش راحت است اما اگر کوچکی عصبانی شود دیگر رام کردنش راحت نیست..!
اگر بزرگی از دنیا سیر شود خب زندگیش را کرده زیاد مهم نیست اما اگر کوچکی از دنیا سیر شود هم خود را هم دیگران را به تباهی میکشاند...!
دنیای کوچکترها ترسناک است ترسناکتر از ترسناک علی الخصوص زمانی که دیوانه شود زمانی که مجنون شود زمانی که بفهمد دیگر برای دنیا نیست و دیگر در دنیا جایی ندارد...
حرفها گاهی فقط حرف نیست...