سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جمعه 86 مرداد 5

عنوان دین.هنر.اسلام

بعضی مقوله ها دردین نمی گنجد ولی ما دیندار‏ها می خواهیم به زور آن را در دین جای دهیم  شاید فکرمی کینم فقط، آنچه قرآن ودین ان را بیان کرده باید انجام داد وچون این مقوله ها مورد پسند ما انسانها هست ودین به ان اشاره مستقیم ندارد و در حیطه دین نمی گنجد پس باید به ا ن وجهه ی دینی داد تا بتوان آن را انجام داد .....
بعضی بر این عقیده اند مبنای دین این است که حلال ها رابیان می‏کند پس هرآنچه که بیان نکرده یا حرام است یاحلال نیست توجه داشته باشید حلال نیست یعنی شبهه دارد و نباید آن را انجام داد  ........
برای بررسی این مساله اول باید دین را معنی کرد و حیطه دین را مشخص کرد که آیا این گونه مسائل در حیطه دین می باشد یا خیر؟؟؟ایا دین تاثیر مستقیم باید داشته باشد یا خیر؟
آنچه از دین بیان شده و در تعریف دین گفته می شود دین همان باید ها و نباید های رفتار های انسانی می باشد، پس حیطه دین همان رفتارو اخلاق اسلامی می باشد،به عبارت دیگر،اهم موضوعات دین ،نه!شاید بتوان گفت همه موضوعات دین حول همان مطلب ،یعنی رفتارو اخلاق انسانی می باشد.
به عبارت دیگر دین یک مقوله تاثیر گذار است البته نوع دین مهم نیست وهیچ فرقی نمی کند چه دینی باشد اسلام، یهود، مسیحی و ......مهم این است که مقوله دین با هنر متفاوت است
پس هر آنچه که درحیطه رفتارهای انسانی نباشد بطور کلی از حیطه مستقیم دین خارج می شود یعنی دین اثر مستقیم بر روی آن ندارد.البته نمی شود منکر تاثیر غیر مستقیم دین شد بلکه مسئله و صحبت تاثیر مستقیم است
هنر یکی ازآن مقوله هایی می باشد که ما می خواهیم به زوردر دین جای دهیم،شکی در این نیست که دین تاثیر خاصی درهنر گذاشته ولی این اثر به طور حتم مستقیم نمی باشد، چون هنر از مقوله های رفتار های انسانی ،یعنی از باید ها ونباید ها نمی باشد
یکی از فرق های بارز دین و هنر را می توان چنین بیان کرد که دین یک مقوله تاثیر گذار اما هنر یک مقوله تاثیر پذیرمی باشد که فرهنگ وموقعیت جغرافیایی از مهمترین موثر های هنر می باشند.
 پس تاثیر دین در هنر را می‏توان به این صورت بیان کرد کرد : دین باعث تغییر در رفتارهای انسانی می شود واین تغییر باعث  تغییر در فرهنگ و تفکر انسان می شود و این تغییر در تفکر و فرهنگ باعث تغییر در هنر و ایجاد روش خاصی از هنر می شود که ریشه این تغییر وبوجود آمدن سبک خاص هنر همان دین است .
پس لازم نیست برای داشتن یک هنر اسلامی و یا داشتن یک سبک خاصی از هنر به نام هنر اسلامی، اشارات مستقیم از دین یا اسلام در مورد هنر داشته باشیم حتی اگر در دین  کلامی یا سخنی در مورد هنر وجود نداشته باشد به هیچ وجه نمی توان نقش هنر اسلامی را انکار کرد.
در هنر مهم این است که اثر هنری براساس چه تفکری ساخته شده و انکاروجود تفکر اسلامی یا هنر اسلامی همانند انکار وجود خورشید در روز است .