• وبلاگ : رند
  • يادداشت : مشتاق تو
  • نظرات : 1 خصوصي ، 18 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام آقا مهدي

    چرا توپتون اينقده پره؟!

    حرفي كه زدم را خودم با تمام وجود حس كردم و برام پيش اومده.

    مي خوام بدونم اگه ورود ما به حرم با اجازه ي حضرت نيست، پس چرا وقتي مي خواهيم وارد حرم بشويم اذن دخول مي خونيم؟! خودمونو مسخره كرديم يا نعوذ بالله ...

    اذن دخول مي خونيم تا با اجازه ي ايشون وارد حريم ايشون بشويم. مگه ميشه ايشون اجازه نده و كسي وارد حرمش بشه؟!

    بارها بوده كه تا دم در حرم رفتم اما اتفاقي ناخواسته بدون دخالت من افتاده كه نتونستم وارد حرم بشوم. من با ميل خودم بر نگشتم كه بگم خودم خواستم.

    ضمنا من نگفتم حال نداشتنم به خاطر نطلبيدن امامه. من گفتم وقتي حال نداري وارد حرم نشو. مطمئنا حال زيارت نداشتن به خاطر اعمال و رفتار و كردار خودمونه و من به هيچ وجه منكرش نشدم. متأسفانه شما حرفاي من بدجور برداشت كرديد.

    منظور من اين بود كه اول خودت را درست كن ( دلت رو صاف كن ) بعد وارد حرم شو تا به محضر امام بي ادبي نكرده باشي.

    خواهشا اگه خواستيد جواب بدهيد يه كمي آروم تر ( نه با تندي و عصبانيت ) جوابم را بدهيد، چون اين روزا اصلا از نظر روحي حال و روز خوشي ندارم.

    پاسخ

    سلام ...اصلا هم توپم پر نيست از درس خونده هاي مذهبي توقع ندارم اين حرفها رو بشونم ....اولا :اذن دخول يه تشريفات هست يك احترام به حضرت دوما: اين طوري بگيد بهتره مگه مي شه كسي بخواهد بره زيارت حضرت و ايشون نخواد يا اجازه نده. عكس اين((عدم اجازه)) از مقام بالاي و محبت بالاي حضرت بعيدهسوما: اتفاق....درسته...فقط اتفاق بوده كه اگه بررسي كني شايدخيلي از اين اتفاقات از خود شما نشئت مي گرفته .چهارما :دقيقا شما گفتيد كه:....حال زيارت نداريد وارد نشويد، چون امام به شما اجازه ي ورود نداده....پنجم: اصلا حرف شما اين رو كه مي گيد نمي فهموند دقيقا اشاره كرديد به عدم اجازه امام رضا به ورود...ششم:اصلا هم با عصبانيت جواب ندادم...فقط محكم گفتم به همون اندازه اگه از شخصيتي مثل شما توقع اين حرف و نداشتم ان شالله خوب و سر زنده باشيدهميشه...شما خواهر خوب و عزيز مان هستيد...