بازم سلام
شما كاملا درست مي فرماييد. تو اين سوره نساء حرف و حديث زياده.
غالبا بعضي خانم ها وقتي سوره نساء را مي خوانند يه جورايي به عدالت خدا شك مي كنند. ( خانوما جون من نريزيد رو سرم، گفتم غالبا بعضيا)
ولي من وقتي اين سوره را مي خوندم، اصلا شك نكردم ها. فقط هي يه سؤالي از ذهنم خطور مي كرد كه: چرا؟ آخه چرا؟ خوب چرا؟ اصلا چرا؟ آخه واسه چي؟ اه زوره ديگه چرا؟ براي چي؟
فكر مي كنم اين سوره نساء يه امتحان برا اون بنده هايي باشه كه زيادي ادعاي با ايييييمون بودن مي كنند. نمي دونم ديشب اين سريال اغماء رو ديديد يا نه؟ جناب آقاي دكتر متخصص مغز و اعصاب كه همه رو اسمش قسم مي خورن و خودش هم هيچ شكي به ايمان قويش كه باعث موفقيتش تو جراحي هاش شده نداره، حالا كه خدا خلاف ميل ايشون عمل كرده و همسر عزيزش كه همه زندگيش بوده را ازش گرفته، تو عدالت خدا شك مي كنه و ...
درسته. ما آدما عدالت را اونجوري كه خودمون دوست داريم تعريف مي كنيم. تا وقتي زندگي بر وفق مرادمونه يادمون نيست كه خدايي هم بالا سرمونه؛ ولي همين كه كوچكترين سختي تو زندگيمون به وجود مياد به زمين و زمان شك مي كنيم. خودمونيم ها، اينم يه نعمت بزرگه كه خدا به بنده هاش داده كه تو سختيا خودشون را بشناسن. خيلي به خودشون مغرور نشن كه بنده مخلص خدا هستن و بهشت منتظرشونه.
راستي منظورتون از اون ليوان بزرگه شما مرداييد و اون ليوان كوچيكه ما زنا ديگه؟ آره!!!!
اگه خدا به مردا خصوصيات دنيايي داده و به زنها خصوصيات معنوي اخروي، پس چرا هر چي عالم دينه از مردهاست و هر چي عاشق تجملات و ظاهره از ميون زنها.
من با نظر آقاي ضحي موافقم. فكر مي كنم خدا نعمت هاش را بين هر دو تا بنده اش ( زن و مرد ) به طور مساوي تقسيم كرده، فقط كيفيتش متفاوته. هر كدوم از زن و مرد بسته به ظرفيت وجوديش يه چيزايي نصيبش شده كه يا در جنس مخالفش هم وجود داره يا اينكه يه چيز ديگه اي كه با روحيات اون بيشتر جور در مياد براش در نظر گرفته شده. در هر حال خدا چيزي اين وسط به مرد بيشتر از زن عطا نكرده مگر اينكه در ظاهر بيشتره و در اصل فرقي نداره.
اگه مرد از نظر جسمي از زن برتره، به جاش زن هم از نظر لطافت روحي از مرد برتره. حالا شما بگيد جسم بزرگتره يا روح؟
البته در هر دو حالت استثنائاتي هم هست كه مي بينيم بعضي مردان روحيات زنانه دارند و بعضي زنان روحيات مردانه. اما چون شما فرموديد ما داريم كلي بحث مي كنيم نه جزئي من هم حاشيه نمي روم.
راستي شما چرا همش اين برتري مرد بر زن را در كنار خردمندي و هوش و فرهنگ آورديد. مثل اينكه نديديد زنان موفقي را كه در عرصه هاي مختلف پا به پاي مردان قدم برداشتند. موفقيت كه فقط در اداره و جامعه و فضاي خارج از خانه نيست. فكر مي كنيد اگه مردي در محيط خونه آرامش نداشته باشه و زن با شرايط سختش كنار نياد اون مرد مي تونه مدير موفقي بشه؟!
اين تيكه رو حتما بخونيد:
اگه تو زنان مدير موفق كم مي بينيد به خاطر اينه كه اونها بيشتر وقتشون را صرف فداكاري و ايثار و از خودگذشتگي براي خانواده شون در محيط خانه مي كنند. اگه امر مهم بچه داري را ( خصوصا از نوع شيرخوارش) فقط يه شب به پدر عظيط الشأن بسپريد مي بينيد كه فرداش مخش چقده كار مي كنه؟ ببينم بازم مي گيد كه هوش و فرهنگشون بيشتره؟!!
منظور از برتري مردان بر زنان در زمينه قوه تعقّل كه در آيه 34 سوره نساء اومده هم به اين دليله كه زنان در بسياري از موارد عاطفي برخورد مي كنند ، نه اينكه خردمندي و تعقلشون كمتره.
خلاصه اينكه نعمت ها به طور مساوي بين بنده ها تقسيم شده با عدل الهي كه ما بنده ها كمتر ازش سر در مياريم.
اوووه خسته شدم بس كه حرف زدم.
بحث جالبي بود.
موفق باشيد.