سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یکشنبه 87 خرداد 5

عنوان محمد عالم یا بی سواد!؟

عجیب است قرآن همیشه فراتر از زمان خود حرف می‏زند!
تاریخ شاهدی  قوی برای اینکه پیامبر فردی بی‏سواد بود. نه افلاطون بود و نه ارسطو.
اما حرف‏های قرآن حتی فراتر از افلاطون وارسطو است.
تئوری‏ها و فکر‏ها را به عمل تبدیل می‏کند و از آنچه هیچ کس خبر ندارد خبر می‏دهد.
می گویند قرآن کلام محمد است اگر به حقیقت کلام اوست پس چگونه می‏شود که فردی بی‏سواد از چیز‏هایی سخن بگوید که هیچ کس نمی‏داند و آینده این دانستن را به بار می‏آورد.
اگر قرآن زبان محمد و سخن محمد است. چگونه می‏شود هرکس سوالی از گذشته دارد بدون تردید و بدون هیچ ابهامی جوابش را می‏دهد.
دینی جدید آمده پیامبری جدید با مدعایی جدید، از اسلام سخن می‏گوید و چگونه می‏شود که تمام عالمان زمان خود را از یهودی و مسیحی و هر کس دیگر که همه سر ستیز داشتند و برای دست انداختن پیامبر از او سوال می‏کردند همیشه جوابشان را می‏گرفتند.
چیز کمی نیست! همه به امی بودن پیامبر اذعان داشتند. حتی برخی از عالمان یهود با خود فکر می‏کردند چگونه می‏تواند این پیامبر جدید بی سواد جواب‏مان را بدهد اما وقتی می‏رفتند و دست خالی بر می‏گشتند شاید به حقیقتی دست می‏یافتند که نمی‏توانستند قبولش کنند.
مگر تاهمین چند سال پیش که می‏دانست وقتی قرآن می گوید ما همه چیز راجفت جفت آفریدیم یعنی چه؟
یعنی گیاهان اشیاء و خلاصه همه چیز را.
که می‏دانست که حتی اتم ها را که از کوچکترین ذرات عالم هستند را جفتی به نام الکترون و نرتون تشکیل می‏دهد؟! که می‏دانست که گیاهان و خلاصه همه چیز در جهان دو جفت دارد جفتی نر و جفتی ماده ؟!
این کلام شاید برای ما عجیب نباشد و قابل حضم باشد اماتصور کنید این را 1400 سال پیش پیامبری می‏گوید که درس نخوانده است.
و خدا محمد درس نخواده را عالم  کرد تا همگان به این معجزه آگاه باشند و بدانند که این کلام محمد نیست این نظم کلامات و حرف‏ها قرآن از محمد نیست این محمد نیست که سخن می گوید این خداست که همه چیز را این گونه منظم در کنار هم قرار می دهد.
جناب اقای سروش این محمد نیست که بارها در قرآن مبارزه طلبی می‏کند در محتوا و متن قرآن و می‏گوید اگر می‏توانید حتی یک آیه مانند قرآن بیاورید این محمد نیست! این خود خداست محمد سوادش به این ها قد نمی دهد.
و بی سواد بودن محمد فقط برای این بود که کسی نگوید این کلام محمد است کسی نگوید این سخنان محمد است و گرنه دلیلی نداشت پیامبر یک فرد بی سواد باشد شاید اگر شخص عالمی بود و شهره علم بود مردم بیشتری به حرف‏هایش گوش می دادند بیشتر قبولش می کردند اما او خواست که محمد بی سواد باشد تا شبیه‏ای در قرآن و معجزه‏اش نباشد.
محمد به دنبال چه بود. پول، مقام، ثروت اگر این ها بود که مشرکان بارها و بارها به او پیش نهاد‏های بزرگی کردند که در جواب‏شان همان سخن مشهور را گفت:«اگر خورشید رادر درست راستم قرار دهید و ماه رادر دست چپم من دست از رسالت خود بر نمی دارم

این محمد همان محمدی بود که به محمد امین مشهور بود.
 این محمد همان محمدی بود که وقتی مکه را فتح کرد وقتی اسلام مستقر و مستحکم شد در مکه همان محمد ماند. باهمان خانه با همان لباس ها با همان غذا.
پس به راستی محمد به دنبال چه بود؟ که سنگ ها راتحمل کرد. گرسنگی در شعب ابی طالب، که سه سال طول کشید را تحمل کرد. تهمت ها راتحمل کرد کثافت گوسفندانی که به سرش می ریختند تحمل کرد و خیلی چیز های دیگر.
اگر مسلمان نیستی اگر اسلام را قبول نداری باشد اما این بی‏انصافی است که بدون خواندن قرآن حرف‏هایی بزنی و قرآن و اسلام را از رفتار برخی مسلمانان نقد کنی و حکم صادر کنی؟
من نمی‏گویم مسلمان شو من نمی‏گویم بیا و محمد را قبول کن فقط می‏گویم به جای عناد بیاد و حتی یک بار قرآن را بخوان بیا و پدیدار شناسانه بدون هیچ سابقه فکری و به قول هوسرل بیا و اپوخه به قرآن نگاه کن و بخوان. فقط همین!
**محتوای ایات سوره ذاریات در مورد جهانیان و خلقت جهان آیه 49
* اپوخه یعنی بررسی یک رویداد و نظر با کنار گذاشتن تمام پیش فرض‏ها چشم‏‏ داشت‏هاو برچسپ‏های طبیعی.